آیا شهادت حضرت محسن (ع) با این سخن پیامبر (ص) که خطاب به حضرت زهرا (س) فرمود : تو نخستین کس از اهل ب
جمعه 03 ارديبهشت 1389      6001بازديد


طرح شبهه:

آیا شهادت محسن با این سخن پیامبر که خطاب به فاطمه زهرا (س) فرمود: تو نخستین کس از اهل بیتم هستى که به من ملحق مى‌شوی، در تعارض نیست؟

طبق روایت هاى متواتر سنى وشیعه، فاطمه رضى الله عنها نخستین فرد از اهل بیت بود که پس از رحلت رسول خدا (ص) به آن حضرت ملحق شد.

از طرف دیگر طبق ادعاى شیعه، محسن شهید، برادر حسن وحسین وپسر حضرت فاطمه علیهم السلام مى‌باشد؛ یعنى او از اهل بیت است؛ ولى او زودتر از مادرش از دنیا رفته است.

آیا رسول الله (نعوذ بالله) اشتباه گفته است، یا اصلا محسنى در کار نبوده؟

نقد و بررسی:

این که حضرت محسن علیه السلام به شهادت رسیده قطعى است. روایات فراوانى در کتاب‌هاى شیعه و سنى این مطلب را تأیید مى‌کند که انشاء الله در مقاله جداگانه‌اى مصادر آن از نظر خوانندگان عزیز خواهد گذشت.

و از سوى دیگر همان طور که شما اشاره کردید، این مطلب که حضرت زهرا نخستین کس از اهل بیت آن حضرت بود که به رسول اکرم ملحق شد، قطعى است؛ اما چگونه مى‌توان تعارض مورد نظر را رفع کرد، در پاسخ مى‌گوییم:

در تمام این روایات از کلمه «اهل بیت» استفاده شده است و پیامبر مى‌فرماید « تو نخستین کس از «اهل بیت» من هستى که به من ملحق خواهى شد» و اهل بیت در سخن پیامبر، به کسانى اطلاق مى‌شود که خداوند طبق آیه تطهیر آن‌ها را از هر گونه رجس و پلیدى پاک کرده است و رسول خدا صلى الله علیه وآله نیز با کشیدن کساء بر سر حضرت علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام، در حقیقت کلمه اهل بیت را تفسیر وآن را در همین افراد منحصر کرده است.

این مطلب با بیش از هفتاد روایتى که فقط در کتاب‌هاى اهل سنت وجود دارد، قابل اثبات است.

از این رو، کلمه اهل بیت، فقط شامل اصحاب کساء که در زمان رسول خدا صلى الله علیه وآله حضور داشته‌اند مى‌شود و شامل فرد دیگرى از جمله، حضرت محسن، حضرت زینب و... و نیز شامل زنان پیامبر و یا هر شخص دیگرى نخواهد شد.

بنابراین حضرت زهرا سلام الله علیها نخستین فرد از اهل بیت پیامبر بود که با ضربه‌ عمر بن خطاب به شهادت رسید و به پدر بزرگوارش ملحق شد؛ پس هیچ تعارضى وجود نخواهد داشت.

اما روایاتى که حضرت رسول صلى الله علیه وآله به حضرت زهرا سلام الله علیها بشارت داد، از قرار ذیل است، که به جهت اختصار فقط به چند روایت از کتاب‌هاى شیعه و سنى بسنده مى‌کنیم:

مرحوم شیخ مفید مى‌نویسد:

فَجَاءَتِ الرِّوَایَةُ أَنَّهُ قِیلَ لِفَاطِمَةَ (علیها السلام) مَا الَّذِی أَسَرَّ إِلَیْکِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) فَسُرِیَ عَنْکِ مَا کُنْتِ عَلَیْهِ مِنَ الْحَزَنِ وَ الْقَلَقِ بِوَفَاتِهِ قَالَتْ إِنَّهُ خَبَّرَنِی أَنَّنِی أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتِهِ لُحُوقاً بِهِ وَ أَنَّهُ لَنْ تَطُولَ الْمُدَّةُ بِی بَعْدَهُ حَتَّى أُدْرِکَهُ فَسُرِیَ ذَلِکَ عَنِّی.

روایت چنین است که از فاطمه سلام الله علیها پرسیده شد: رسول خدا صلى الله علیه وآله با تو چه رازى گفت که اندوه وفات او از دلت رفت و از اضطرابت کاسته شد و صورتت برافروخته گردید؟ فرمود: رسول خدا صلى الله علیه وآله به من خبر داد: "تو نخستین کس از «اهل بیت» من هستى که به من ملحق خواهى شد و ماندن تو پس از من بطول نمى‏انجامد".

این خبر مرا خوشحال کرد و اندوه من برطرف گردید.

الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری، البغدادی (متوفای413 هـ)، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏1، ص187، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، ناشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة، 1414هـ - 1993 م.

المجلسی، علامه شیخ محمد باقر (متوفای1111هـ) بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 22، ص 470، ناشر: مؤسسة الوفاء - بیروت، الطبعة: الثانیة المصححة، 1403هـ - 1983 م

ابن جریر طبرى شیعى نیز مى‌نویسد:

عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله ( علیه السلام )، قال: لما قبض رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ما ترک إلا الثقلین، کتاب الله وعترته أهل بیته، وکان قد أسر إلى فاطمة ( صلوات الله علیها ) أنها لاحقة به، وأنها أول أهل بیته لحوقا.

امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر هنگامى که از دنیا رفت، دو یار و گوهر ارزنده باقى گذاشت، یکى کتاب خدا و دیگرى عترت و اهل بیتش، و به فاطمه فرمود: تو به من ملحق مى‌شوی؛ از این رو، نخستین شخص از اهل بیت که به آن حضرت پیوست، فاطمه بود.

الطبری، الشیخ أبی جعفر محمد بن جریر بن رستم (متوفای ق4)، دلائل الإمامة، ص131، تحقیق قسم الدراسات الإسلامیة مؤسسة البعثة، ناشر: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة ـ قم،‌ الطبعة‌ الأولی، 1413هـ.

در کتاب‌هاى اهل سنت نیز این مطلب دیده مى‌شود.

 محمد بن اسماعیل بخارى مى‌نویسد:

حَدَّثَنَا أَبُو نُعَیْمٍ حَدَّثَنَا زَکَرِیَّاءُ عَنْ فِرَاسٍ عَنْ عَامِرٍ الشَّعْبِیِّ عَنْ مَسْرُوقٍ عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ تَمْشِی کَأَنَّ مِشْیَتَهَا مَشْیُ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَرْحَبًا بِابْنَتِی ثُمَّ أَجْلَسَهَا عَنْ یَمِینِهِ أَوْ عَنْ شِمَالِهِ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَیْهَا حَدِیثًا فَبَکَتْ فَقُلْتُ لَهَا لِمَ تَبْکِینَ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَیْهَا حَدِیثًا فَضَحِکَتْ فَقُلْتُ مَا رَأَیْتُ کَالْیَوْمِ فَرَحًا أَقْرَبَ مِنْ حُزْنٍ فَسَأَلْتُهَا عَمَّا قَالَ فَقَالَتْ مَا کُنْتُ لِأُفْشِیَ سِرَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَتَّى قُبِضَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ أَسَرَّ إِلَیَّ إِنَّ جِبْرِیلَ کَانَ یُعَارِضُنِی الْقُرْآنَ کُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً وَإِنَّهُ عَارَضَنِی الْعَامَ مَرَّتَیْنِ وَلا أُرَاهُ إِلا حَضَرَ أَجَلِی وَإِنَّکِ أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتِی لَحَاقًا بِی فَبَکَیْتُ فَقَالَ أَمَا تَرْضَیْنَ أَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَوْ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ فَضَحِکْتُ لِذَلِکَ.

عائشه مى‌گوید: فاطمه که راه رفتنش همانند پدرش بود، وارد بر رسول خدا (ص) شد، فرمود: خوش آمدى دخترم، او را سمت چپ یا راستش نشاند، سپس آهسته سخن گفت، فاطمه گریه کرد، گفتم: چرا گریه مى‌کنى؟ بار دیگر سخنى آهسته گفت، فاطمه خندان شد، تا آن روز خوشحالى و اندوه را این چنین نزدیک به هم ندیده بودم، از فاطمه علت را جویا شدم، گفت: سرّ پیامبر خدا را افشا نمى‌کنم. پس از فوت رسول خدا (ص) پرسیدم، گفت: پدرم فرمود: جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه مى‌کرد؛ ولى امسال دو مرتبه آن را بر من عرضه کرده است، گویا اجل و مرگ من نزدیک است و تو دخترم نخستین کسى هستى که به من ملحق خواهى شد، اینجا بود که گریه کردم، فرمود: آیا دوست ندارى که سرور زنان بهشتى یا زنان مؤمن باشی، به این جهت خندیدم.

البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 3، ص 1326، ح3426، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ – 1987م.

و نیز طبرانى در معجم کبیر خود مى‌نویسد:

عن عَائِشَةَ قالت قلت لِفَاطِمَةَ بنتِ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ علیه وسلم رَأَیْتُکِ أَکْبَبْتِ على النبی صلى اللَّهُ علیه وسلم فی مَرَضِهِ فَبَکَیْتِ ثُمَّ أَکْبَبْتُ علیه ثَانِیَةً فَضَحِکَتِ قالت أَکْبَبْتُ علیه فَأَخْبَرَنِی أَنَّهُ مَیِّتٌ فَبَکَیْتُ ثُمَّ أَکْبَبْتُ علیه فَأَخْبَرَنِی أَنِّی أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتِهِ لُحُوقًا بِهِ وَأَنِّی سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلا ما کان من مَرْیَمَ بنتِ عِمْرَانَ فَضَحِکَتُ.

عائشه مى‌گوید: به فاطمه دختر رسول خدا (ص) گفتم: در بیمارى پدر، خودت را روى بدنش افکندى و گریه کردی، بار دیگر آن را تکرار کردی؛ ولى خندیدی، فرمود: دفعه اول خبر از مرگش داد گریه کردم، دفعه دوم فرمود: تو نخستین فرد از اهل بیت من هستى که به من ملحق مى‌شوى وتو سرور زنان بهشتى هستی.

الطبرانی، سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم (متوفای360هـ)، المعجم الکبیر، ج 22، ص 419، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.

نتیجه:

هیچ تعارضى میان شهادت حضرت محسن علیه السلام و روایتى که رسول خدا صلى الله علیه وآله به حضرت زهرا سلام الله علیها بشارت مى‌دهد که تو نخستین کس از اهل بیت من هستى که به من ملحق مى‌شوی، وجود ندارد؛ چرا که «اهل بیت» در لسان رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فقط بر پنج نفر اطلاق مى‌شود که حضرت محسن علیه السلام جزء آن پنج نفر نیست.

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)

 

مطالب بیشتر


 نظرات شما



نام    
پست الكترونيكي:    
نظر:  
 
 
 
 
   
دریافت اطلاعات...
مقالات
دریافت اطلاعات...